۸ بهمن ۱۳۸۷

تا تو نگاه مي كني، كار من .....

خيلي خوبه كه نگاهت مثل ويزور دوربين باشه و خيلي بهتره كه بتوني شاتر و ديافراگم رو خودت تنظيم كني. فكر كن كه مي تونستي هرجا دلت خواست نگاهت رو تاريك كني و هر جا خواستي نور رو ول بدي تو مردمك چشمت...اونقدر كه يا فقط سياهي رو نگاتيو مغزت حك بشه يا فقط سفيدي.فكر كن كه ديدت مثل لنز دوربين تله و وايد مي شد و آدما رو با اعوعاج مي ديدي! .... فقط كاش اين دنياي ما اونقدر قشنگ بود كه ارزش نگاه كردن داشت،اونم از زاويه ي لنز دوربين!!!!....

۴ نظر:

ناشناس گفت...

ارزش كه داره . البته اگر به اندازه كافي تيزبين باشي و اون چيزايي رو ببيني كه بايد .

ناشناس گفت...

ارزشش رو داره

ناشناس گفت...

هوووررراااا!
بالاخره این کامنتدونیت باز شد!

ناشناس گفت...

گلناز عزيز مدتها ست كه ميام مي خونمت ولي هرچه تلاش مي كنم صفحه كامنت بلاگ باز نمي شه كه نظر بذارم، بهت تبريك مي گم كه به رغم سن كم توان نويسش بالايي داري. نگران خوابگاه هم نباش من 7 سال اين عمر لعنتي رو خوابگاه بودم سخته ولي همش تجربه است و بزرگ شدن، در مورد جاده هم خيالت راحت باشه هرگز تكراري نمي شه علي الخصوص شبش همون طور كه خودت گفتي. ايميلت رو برام بذار چون اين بار هم از طريق وبگذر اومدم.