۱۹ اسفند ۱۳۸۸

يادم مي ماند که عوضي ها به گريه ام انداختند و بعد دستمالي به دستم دادند و چاي تعارفم کردند تا جايي ننويسم که -آن عوضي ها به گريه انداختند مرا

۱۲ نظر:

zodiak گفت...

عوضی ها تو تموم زندگی رسوخ میکنن
از کودکی تا موقع مرگ روحت رو مث خوره میپوسونن

داروگ گفت...

عوضی ها همه جا هستند
حتی
اینجا
مواظبت کن
خود را

طراوت گفت...

آه ... عوضی ها ... چرا انقدر عوضی ها زیاد شده اند ؟

علیرضا گفت...

آدم اگه بخواد در برابر عوضیها مقابله به مثل کنه مثه اونا عوضی میشه!
بهترین کار همون دوری کردن از اونهاست.
سلام. بیکرفول!

جزیره در کهکشان گفت...

خیلی غلط بی جا کردن با هفت جد و آباد شون . جرشون بده . دماغشون رو اره کن . چشماشون رو از تو کاسه در بیار .

میس

غزل گفت...

عوضی ها همیشه هستند ...

تو گریه نکن !

کورسو گفت...

عوضیهای خوبی بودن، از این بدترش هم هست.

خجسته گفت...

در مقابل عوضی ها گریه که هیچ زاری هم فایده ندارد...
تو با یک استکان چای گول نخور...بنویس که به گریه ات انداختند...

misagh گفت...

من هیچ وقت کسی رو نمب بخشم....
هیچ وقت...............

Destroyer گفت...

لذتی که در انتقام هست
در بخشش نیست
انتقام فراموش نشه حتی اگه شده با نوشتن باشه

shinyeye گفت...

ببخش تا مثل اونها عوضي نشوي. اونها نبخشيده‌اند حالا عوضي شده‌اند.

سلام گفت...

بدون نگراني بنويس كه :
آن عوضي ها به گريه انداختند تو را و بعد دستمالي به دستت دادند
و چاي تعارفت کردند
تا جايي ننويسي که
آن عوضي ها به گريه انداختند
تو را و بعد ............