۳۰ فروردین ۱۳۸۹

تلاطم ذهن با تلاطم جسم که همراه شود، نتیجه اش می شود اینکه نتوانی تعادل برقرار کنی و یک لحظه از آغوشش بگریزی و لحظه ی بعد ببوسی اش... پ.ن: گاهی وقتی لازم باشد بدوم، فلج می شوم. پ.ن2: نصف خاطره های زندگی ام 2 شنبه ها شکل گرفته( خوب و بد درهم) و امروز هم 2 شنبه بود!

۲۴ نظر:

erza گفت...

همون 30 ثانیه

به این چیزیم که تو گفتی میگن هوس

shinyeye گفت...

آره. تعادل كه نباشه اختيار هم از كف ميره. بي‌تعادلي بازهم شدت مي‌گيره. ذهن و جسم بدجوري به هم وابسته‌اند. تمام مشكلات هم همين زمان بي‌تعادلي برايم پيش مي‌آيند.

zodiak گفت...

2شنبه عزیز

زي زي گفت...

بسيار بسيار زياد خوشحالم كه امروز كه روحيه ام گه بوذ اينجا رو خوندم و باهات همذات پنداري كردم
اينو جدي ميگم
عالي مي نويسي
در حد محشر

یکی گفت...

و اون لحظه چقدرشیرینته

پارمیدا گفت...

حاضرم مرا لحظه ای پس بزند...
و لحظه ای بخواهد...
خاطرات در روزهای به خصوصی
بیشتر در یاد آدم می مانند...

طراوت گفت...

معلومه دوشنبه ی پر تلاطمی داشتی ...
من که معدم ضعیفه . از این همه تلاطم ، بالا میارم . شاید دنیا رو . شاید هم خودمو .
فلج شدنتان مبارک ! :))

خجسته گفت...

گاهی انقدر تعادل نداری که اگر 4 پا هم داشته باشی،نمی توانی بایستی !!!

va7934 گفت...

سلام...خوبي؟ولي به نظرت اين عدم تعادله ؟
به روزم...خوشحال ميشم باز هم سر بزني...

sharmin گفت...

man asheghe in kare klimet hastam. hese ajibi behem mide...
.
talatome na hamahang ro dust nadaram, baese sardargomi va ezterabam mishe:(
.
tamame etefaghaye hasas , mohem va tasir gozare zendegim, tu 4 shanbe pish oumadan. ba oumadane 4 shanbe, khod be khod negaran misham. toam injuri hasti? 2 shanbe ruze hasasie engar !

پارمیدا گفت...

میکشم چون خواستنی نبودم

shinyeye گفت...

امروز كه شنبه است. بقيه‌ي خاطره‌هايت دارند شكل مي‌گيرند. بدون فلج بودن بهنگام دويدن

shinyeye گفت...

و چه تصوير ملسي. تا همين حدش خوب است.تا حد بوس و كنار. بيشترش، درد و رنج دارد؛ احتمالاً

ناشناس گفت...

گاهی وقتا انقدر تو حسی که میزنی دلتو به دریا و جریان بالا پیش میاد!

اون پستت رو گذاشتم چون فکر کردن مشکلی نداری...

ناشناس گفت...

آخه من نوجوونی دوچرخه سواری نمی کردم! فقط تو بچگی!فقط می خواستم اون تیکه هایی که واسه من صدق نمی کرده رو عوض کنم.

گل‌ناز گفت...

سلام
قلم شیوایی داری، روانی نگاه و نگارشت دلمان را برد...

حسين گفت...

مگه بده؟ خيلي هم خوبه

سعید گفت...

اینکه تو توصیف کردی همون تعادل و توازنه، مثل ِ دو کفه ترازو . . . .

کورسو گفت...

خیلی عالیه که یک روز هفته برجسته تر از بقیه باشه، در غیر این صورت آدم آلزایمرمی گیره

منا گفت...

دوشنبه ها واسه من یعنی سگ دوئی/

ریاکار گفت...

گریزی وجود نداره...

Unknown گفت...

آه ای دوشنبه!
دوشنبه دوست داشتنی!

سلام گلناز، برای آهنگها نوش جان!

zodiak گفت...

گلناز عزیز 2 راهکار وجود داره
1. اینکه بری از gmail
2. اينكه تو aol واسه خودت accontدرست کنی بعد aol.9.5 رو دانلود کنی و از اون وارد بشی

shinyeye گفت...

پريروز خواستم برات راهشو بگم با يه نرم‌افزار ساده و چند راه ديگه. بعد گفتم شايد بدوني خودت. حلا كه دوباره باز شده ملالي نيست.راه زودياك هم خوبه