۶ اردیبهشت ۱۳۸۸

پديده ي بي مغزي

نفهم ها* دنياي جالبي دارن : هيچ وقت نمي تونند بفهمند که چقدر روي اعصاب بقيه قدم مي زنند! *: نفهم ها با احمق ها فرق مي کنن . احمق ها فقط کارهاي احمقانه انجام ميدن ولي اينا حتي همين رو هم نمي تونن! اين موجودات ، آدمايي(!) هستن که به خودشون زحمت فکر کردن هم نمي دن....حتي براي حرف زدن...! به هر حال احساس ميکنم که يا مغز ندارن يا ازش استفاده نمي کنن...! ....................................... بعد از تحرير: به نتيجه اي رسيدم که براي خودم خيلي جالب بود: گاهي مجبوريم که نفهميم...! بعضي اوقات در حوضچه ي دانايي هيچ خبري نيست دوست من! پ.ن بعد ازتحرير:مي دانم که دچار پارادوکس شخصيتي شده ام.چيزهايي را ستايش مي کنم که به نظرم رذل ترين ها بوده اند...!

۶ نظر:

تمشک گفت...

یادم آوردی که همرو الاغ فرض نکنم!

كورسو گفت...

عجب!!

مينا گفت...

نه شايد هم مجبور نيستيم!! ترجيح مي ديم خودمون رو به نفهمي بزنيم آخه گاهي اوفات منافع آدمها توي همين قضيه است که بعضي چيزها رو نفهمند.

طراوت گفت...

عاشق این مدل پارادوکسهای شخصیتی هستم ...
لذت بردن از زجرها ...
هوم .
ابله هااحمقند یا نفهم ؟!!!

علیرضا گفت...

اما من بر عکس تو فکر میکنم نفهمها زیادی زر میزنن و تا ماتحت اعصابت پیش میرن!!

Diapason گفت...

اینکه احساس نزدیکی با جماعتی بکنی ممکنه نشون بده که خودت هم به آنها نزدیک شده ای