۲۳ مهر ۱۳۸۷

همرنگ جماعت بی رنگ!

هنجارشکنی چیه؟ اینکه یه کاری بکنی که نباید بکنی یا اینکه یه کاری بکنی که بهت گفتن نکن؟!!...هنجار شخصی چیه؟قوانینی که خودت واسه خودت تعیین کردی یا قوانینی که بهت گفتن واسه خودت تعیین کنی؟!....به هر حال من آدم هنجار شکنی هستم.از بچگی تا الان.اجتماع واسه من رنگی نداره که من همرنگش بشم .شرمنده. پانوشت:blogger چرا باید بسته بشه؟یکی واسه من توضیح بده.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

من هم لینکت کردم

ناشناس گفت...

هه ! چرا شرمنده ؟
از این همه بی رنگی مطلق لذت ببر .
اوهوم !

ناشناس گفت...

آدمایی که همرنگ جماعت میشن یا میخوان دوست داشته بشن یا اینکه از موقعیت سوءاستفاده کنن!
پیشنهاد میکنم فیلم zelig از وودی آلن رو ببینی، متوجه خواهی شد.
دنیا هم دیگه آنچنان رنگی نداره شایدم باید عیکنم رو تمیز کنم!! راستشو بخوای عینک رو دوست ندارم ولی بدون اون هم همه رو محو می بینم مگر اینکه نزدیکم باشن!

ناشناس گفت...

سلام
اگر اهل کتاب و کتابخوانی هستی
به سایت ما هم سر بزن

ناشناس گفت...

از همان به هر حالت بگیر تا آنجا که نقطه گذاشتی، مطمئن باش این جمله یک معنی دارد و آن جز این نیست که من دقیقآ همرنگ جماعت، اصلآ در جامعه حل شدم، آخر دختر حواست باشد داری راجع به کدام جامعه حرف میزنی،جامعه ی ایرانی خانوم!
گذشته از شوخی آدم یکمی از سنش می گذرد می فهمد که اینها یعنی این کلمات اصلآ معنایی ندارند اینها همه رنگ می بازند می ماند زندگی و خودت.

ناشناس گفت...

هميشه خودت باش

ناشناس گفت...

این همه مبارزه با هنجار و جامعه چرا!؟ خوایستن زندگی رنگی و متفاوت با اون چیزی که ازمون می خوان فرق داره با این همه عصبیت و عذاب!

ناشناس گفت...

آخرش من نفهمیدم مشکلم با نظر گذاشتن تو وبلاگت چیه!!!؟ ناشناس بالا منم!