۱۰ اسفند ۱۳۸۸

هیچ وقت نگاهِ خیره ی خدا میل به دیده شدنم را ارضا نکرده است! پ.ن:گرفتارم.خیلی وقت است نفس راحت نکشیده ام. برمی گردم!

۱۲ نظر:

غزل گفت...

بر می گردی ... می دانم !

misagh گفت...

to bec continued

zodiak گفت...

دنبل نگاه اون بوالهوس نباش
چیزی جز هرزگی نداره

علیرضا گفت...

کی نفس راحت کشیده؟
اصلن نفس میکشیم؟ این ممل کت مرده با تمام آدماش!

سلام گلناز جان، من هم کم پیدام!

Destroyer گفت...

گاهی نیازهایمان را سرکوب میکنیم
آما آنها فقط شعله ورتر میشوند

داروگ گفت...

نفس راحت ؟ چی هست؟!؟

برگرد...

خجسته گفت...

نفس؟آهان...نفس !!!
برگرد...

جزیره در کهکشان گفت...

میبینمت اما نه کفش ها تو ...وقتی دیده نشی ...وقتی همیشه نفر ذخیره ی این و اون باشی ...میری سراغ کفش ها و چکمه های پاشنه بلند .




میس شانزه لیزه

کورسو گفت...

زیاد منتظر نفس راحت نمون

سلام گفت...

منتظرم

داروگ گفت...

کجایِی؟

sharmiiin گفت...

:( omidvaram zud moshkelat hal beshan